اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رزم خواه گردیدن

نویسه گردانی: RZM ḴWAH GRDYDN
رزم خواه گردیدن . [ رَ خوا / خا گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) رزمخواه گشتن . جنگجو گردیدن . جنگجویی نمودن . قصد جنگ کردن . آهنگ نبرد نمودن :
زند بر در شهر خوارزم گاه
ابا شیده گردد همی رزمخواه .

فردوسی .


و رجوع به رزمخواه و رزمخواه شدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.