گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رستخیز خاستن نویسه گردانی: RSTḴYZ ḴASTN رستخیز خاستن . [ رَ ت َ / رَ ت َ ] (مص مرکب ) رستخیز برخاستن : ز بیدادگر شاه باید گریزکز او خیزد اندر جهان رستخیز.فردوسی .و گر خیزد اندر جهان رستخیزنبیندکسی پشت من در گریز. فردوسی .و رجوع به رستخیز برخاستن و رستخیز و مترادفات کلمه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود