گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رستی خور نویسه گردانی: RSTY ḴWR رستی خور. [ رُ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) رستی خورنده . روزی خوار. رزق خوار. رستی خوار. که غذا و روزی بخورد : آزاد رسته از در دربند حادثات رستی خوران باغ رجا را چو میوه ایم . خاقانی .و رجوع به رُستی و رستی خوار و رستی خوردن و مترادفات کلمه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود