اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رسن پیچ

نویسه گردانی: RSN PYC
رسن پیچ . [ رَ سَم ْ ] (ن مف مرکب ) صفت مفعولی از رسن پیچیدن . طناب پیچ . طناب پیچیده . پیچیده به رسن . || (نف مرکب ) نعت فاعلی از رسن پیچیدن . که رسن بپیچد. || (اِ مرکب ) چرخی که ریسمان دلو بر آن پیچد، و این در هندوستان نیز بود. احسنی خوانساری در تعریف حمام گوید :
رسن پیچی از دلو آن چرخ اخضر
نگون عکسی از جام آن مهر تابان .

(از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.