اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رسن ساختن

نویسه گردانی: RSN SAḴTN
رسن ساختن . [ رَ س َ ت َ ] (مص مرکب ) رسن تابیدن . || مساحی کردن . اندازه گرفتن . (یادداشت مؤلف ). پیمودن . (از آنندراج ) :
به چاه سیصد باز اندرم من از غم او
عطای میر رسن ساختم ز سیصد باز.

شاکر بخاری .


چونان که گر خواهی در بادیه
سازی ازو ژرف چهی را رسن .

فرخی .


بدینگونه مساح منزل شناس
ز ساحل به ساحل گرفتی قیاس
گه این را گه آن را رسن ساختی
خطر بین کز انسان رسن تاختی .

(از آنندراج ).


و رجوع به ماده ٔ رسن تاختن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.