اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رسوا گشتن

نویسه گردانی: RSWʼ GŠTN
رسوا گشتن . [ رُس ْ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) رسوا گردیدن . رسوا شدن . مفتضح گشتن :
بر سر کوی تو هرگاه که پیدا گشتم
سگ کویت به فغان آمد و رسوا گشتم .

محتشم کاشانی (از ارمغان آصفی ).


و رجوع به رسوا شدن و رسوا گردیدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.