اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رشت

نویسه گردانی: RŠT
رشت . [ رُ ] (اِخ ) نام مردی است کیمیاگر که زر او خالص بوده ، و از این راه زر خالص را زر رشتی گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ). نام مردی بوده کیمیاگر. (برهان ) (از شعوری ج 2 ص 22).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
رشت آباد. [ رَ ](اِخ ) دهی از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان خلخال . سکنه ٔ آن 105 تن . آب آن از چهار رشته چشمه . محصول آنجا غلات و ح...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.