اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رشته رشتن

نویسه گردانی: RŠTH RŠTN
رشته رشتن . [ رِ ت َ / ت ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) ریسیدن پشم و پنبه و مانند آن . (از آنندراج ) :
از خرقه تنت دید کمان آن مه و می گفت
این رشته ٔ باریک درین خرقه که رشته ست .

کمال خجندی .


ما تخم درین مزرعه جز اشک نکشتیم
یک رشته درین غمکده جز آه نرشتیم .

صائب .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.