رشوت خوردن . [ رِش ْ
/ رُش ْ وَخوَرْ
/ خُرْ دَ ] (مص مرکب ) رشوه خوردن . رشوت گرفتن . پاره گرفتن . اخذ پول یا مالی برای حق نمودن باطل یا ناحق نمودن حقی . (از یادداشت مؤلف )
: ازبهر قضا خواستن و خوردن رشوت
فتنه همگان بر کتب بیع و شرایند
رشوت بخورند آنگه رخصت بدهندت
نه اهل قضایند بل از اهل قفایند.
ناصرخسرو.
آنچه ز دست تو دهن می خورد
رشوت آسایش من می خورد.
امیرخسرو.
و رجوع به رشوت گرفتن و رشوه خوردن شود.