اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رشید

نویسه گردانی: RŠYD
رشید. [ رَ ] (اِخ ) یا رشیدالدین . نام پسر خاقانی . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). ضیاءالدین سجادی در مقدمه ٔ دیوان خاقانی گوید: پس از بازگشت خاقانی از سفر دوم بزرگترین مصیبتی که در زندگی او اتفاق افتاد حادثه ٔ مرگ فرزندش رشید بود که به سال 571هَ . ق . در بیست سالگی درگذشت و پدر را داغدار کرد ودر این زمینه چندین قصیده و قطعه ٔ سوزناک و تأثرانگیز سروده و با مؤثرترین بیانی این واقعه را شرح کرده است ... یکی از قصاید بسیار سوزناک و جانگداز خاقانی در مرثیه ٔ رشیدالدین قصیده ای است که به شهادت سرلوحه ٔ نسخ خطی «ترنم المصاب » یا «ترنم المصائب » نام دارد. (از مقدمه ٔ دیوان خاقانی ص بیست وسه ) :
وقت مردن رشید را گفتم
که بخواه آنچه آرزوت آید.

خاقانی .


خاقانی از انده رشیدت
تا کی بوداشک و نوحه برخیز.

خاقانی .


خود بر دلم جراحت مرگ رشید بود
از مرگ شیخ رفت جراحت ز التیام .

خاقانی .


گوهر دانش و گنجور هنر بود رشید
قبله ٔ مادر و دستور پدر بود رشید.

خاقانی .


دریغ میوه ٔ عمرم رشید کز سر پای
به بیست سال برآمد بیک نفس بگذشت .

خاقانی .


برای اطلاع بیشتر رجوع به دیوان خاقانی ص 158، 162، 406 و 541 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
تاته رشید. [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، 34 هزارگزی شمال خاور سنندج ، 10 هزارگزی شمال شوسه ٔ سنندج به ...
رشید افشار.[ رَ دِ اَ ] (اِخ ) میرزا رشید. از گویندگان بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و المآثر و الاَّثار ص 215 شود.
رشید الفاسی . [ رَ دُل ْ ] (اِخ ) یا رشید الفارسی یا رشید الهجری . رجوع به رشید الهجری شود.
رشید الهجری . [ رَ دُل ْ هََ ] (اِخ ) یا رشیدالفارسی ۞ . از صحابه ٔ حضرت رسول (ص ) و از آزادشدگان بنی معاویه بود. در جنگ احدشرکت داشت و از طرف...
رشید همدانی . [ رَ دِ هََ م َ ] (اِخ ) خواجه رشیدالدین فضل اﷲ همدانی . رجوع به رشیدالدین (فضل اﷲبن ...) شود.
رشید کشمیری . [ رَ دِ ک َ ] (اِخ ) مولوی محمد عبدالرشید، فرزند محمدشاه کشمیری . از گویندگان قرن سیزدهم هَ . ق . بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و ...
رشید قزوینی . [ رَ دِ ق َزْ ] (اِخ ) جمال الدین رستق . رجوع به جمال الدین و فرهنگ سخنوران شود.
رشید شرتونی . [ رَدِ ش َ ] (اِخ ) رشیدبن عبداﷲبن میخائیل بن الیاس بن خوری شاهین رامی ، معروف به شرتونی . ادیب و منسوب به شرتون از دیه های ...
رشید تبریزی . [ رَ دِ ت َ ] (اِخ ) از تبریزیان عباس آباد اصفهان است . در زرگری و میناکاری بی نظیر و در شعر نیز به اعتقاد خود بی قرین بود. رشید به...
رشید جغتایی . [ رَ دِ ج ُ غ َ ] (اِخ ) رجوع به رشیدخان شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۷ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.