رشید
نویسه گردانی:
RŠYD
رشید. [ رَ ] (اِخ ) رضا (محمد). صاحب مجله ٔالمنار الاسلامیه ، که در آن مقالات دینی و تحقیقی و علمی می نویسد. این مجله بسال 1315 هَ . ق . 1899/م . در قاهره آغاز به انتشار کرده است . از انتشارات اوست :
1- انجیل برنابا که آن را در المنار منتشر ساخت ، و آن یکی از انجیلهایی است که مسیحیان آن را قبول ندارند.
2- تاریخ استاد امام شیخ عبده .
3- تفسیر فاتحه و مشکلات قرآن .
4- تفسیر قرآن حکیم ، معروف به «تفسیر المنار».
5- ذکری المولد النبوی .
6- شبهات النصاری و حجج اسلام .
7- عقیدة الصلب و الفدا.
8- محاورات المصلح و المقلد.
9- المسلمون و القبط و المؤتمر المصری .
(از معجم المطبوعات ج 1).
محمد رشید رضا محدث معروف مصر و مدیر و محرر مجله ٔ المنار مصر که بسال 1315 هَ . ق . آنرا تأسیس کرد و تا سال 1354 هَ . ق . (سال مرگش ) منتشر می شد. او اصلاً از اهالی طرابلس شام بود ولی بعدها در مصر متوطن گردید. رشید از مریدان خاص مرحوم شیخ محمد عبده بود و پس از مرگ وی شرح حال بسیار جامع و رسایی در سه جلد بنام (تاریخ استاد الامام الشیخ محمد عبده )درباره ٔ او و عقاید و آرای او و همچنین نوشته های دیگران در خصوص وی طبع و منتشر نمود. از مطالعه ٔ مجموعه ٔ نوشته های رشید و نوشته های دیگران درباره ٔ وی چنین برمی آید که او تا حدی متمایل به وهابیه بوده است . (از وفیات معاصرین بقلم محمد قزوینی ، مجله ٔ یادگار سال 3 شماره ٔ 10). و رجوع به حلل السندسیه ج 2 ص 195 و اعلام المنجد شود.
واژه های همانند
۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
تاته رشید. [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، 34 هزارگزی شمال خاور سنندج ، 10 هزارگزی شمال شوسه ٔ سنندج به ...
رشید افشار.[ رَ دِ اَ ] (اِخ ) میرزا رشید. از گویندگان بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و المآثر و الاَّثار ص 215 شود.
رشید الفاسی . [ رَ دُل ْ ] (اِخ ) یا رشید الفارسی یا رشید الهجری . رجوع به رشید الهجری شود.
رشید الهجری . [ رَ دُل ْ هََ ] (اِخ ) یا رشیدالفارسی ۞ . از صحابه ٔ حضرت رسول (ص ) و از آزادشدگان بنی معاویه بود. در جنگ احدشرکت داشت و از طرف...
رشید همدانی . [ رَ دِ هََ م َ ] (اِخ ) خواجه رشیدالدین فضل اﷲ همدانی . رجوع به رشیدالدین (فضل اﷲبن ...) شود.
رشید کشمیری . [ رَ دِ ک َ ] (اِخ ) مولوی محمد عبدالرشید، فرزند محمدشاه کشمیری . از گویندگان قرن سیزدهم هَ . ق . بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و ...
رشید قزوینی . [ رَ دِ ق َزْ ] (اِخ ) جمال الدین رستق . رجوع به جمال الدین و فرهنگ سخنوران شود.
رشید شرتونی . [ رَدِ ش َ ] (اِخ ) رشیدبن عبداﷲبن میخائیل بن الیاس بن خوری شاهین رامی ، معروف به شرتونی . ادیب و منسوب به شرتون از دیه های ...
رشید تبریزی . [ رَ دِ ت َ ] (اِخ ) از تبریزیان عباس آباد اصفهان است . در زرگری و میناکاری بی نظیر و در شعر نیز به اعتقاد خود بی قرین بود. رشید به...
رشید جغتایی . [ رَ دِ ج ُ غ َ ] (اِخ ) رجوع به رشیدخان شود.