رضا
نویسه گردانی:
RḌA
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا اصفهانی . از گویندگان اصفهان که در اوایل پیشه ٔ جولاهی داشت . رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکرة المعاصرین ص 120 و 121 و شمع انجمن ص 170 شود.
واژه های همانند
۱۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
رضا. [ رِ ] (ع مص ، اِمص ) رَضا. رِضی ̍ ۞ . [ رضا ] خشنود شدن .(از آنندراج ) (غیاث اللغات ). خشنودی . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). عبامرضاة. (منت...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) ابوالحسین بن زکی بن حسن ... بن علی بن ابیطالب که به هفت واسطه نسبش به حضرت امام حسن می رسد و از طرف مادر نوه ٔ صاحب ...
رضا. [ رِ ](اِخ ) یا رضا اصفهانی ، مولانا آقا رضا خلف مولانا محمد گیلانی مشهور به سراب (متوفی در حدود 1135 هَ . ق .). از گویندگان قرن 12 هجری ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا اصفهانی ، سیدشرف الدین . از گویندگان نامی ایران و از سادات اصفهان بود و نیاکان وی از وزراء و امرا بودند. در عصر شاهرخ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای اصفهانی ، شیخ نجیب الدین رضا. رجوع به زرگر اصفهانی شود.
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای اصفهانی ، میرزا رضا صفاهانی .طبعش معروف رضای شاهدان تازه مضامین و نادره معانی :ز بس پر شد به یاد لعل جان بخشی دل ...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای اصفهانی ، میرزاسیدرضا. از سادات حسینی اصفهان و در کمال زهد و تقوی بسیار خوش صحبت بود. در عهد شاه سلطان حسین به م...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بروجردی ، حکیم محمدرضا عرب . از گویندگان قرن دوازدهم هجری بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکرة المعاصرین ص 87 و 88...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بروجردی ، میرزا محمدرضا، از اولاد جهانشاه ترکمان . از گویندگان قرن دوازدهم هجری بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکر...
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بروجردی ، میر محمدرضا خلف میر عبدالحی و قاضی بروجردی . از گویندگان قرن یازدهم هجری بود. رجوع به تذکرة المعاصرین ...