رضا
نویسه گردانی:
RḌA
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بروجردی ، میرزا محمدرضا، از اولاد جهانشاه ترکمان . از گویندگان قرن دوازدهم هجری بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکرةالمعاصرین ص 124 شود.
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
رضع. [ رَ ض ِ ] (ع اِ) رَضَع. رِضَع. به معنی رَضَع است . (از ناظم الاطباء). اسم است از رَضُعَ. (از اقرب الموارد). رجوع به رَضَع. در معنی اسمی...
رضع. [ رَ ض َ ] (ع اِ) رَضَع. رَضِع. به معنی رَضَع است . (از منتهی الارب ). رجوع به رَضَع شود.
رضع. [ رُ ض ُ ] (ع ص ) ج ِ رضیع. (از ناظم الاطباء). رجوع به رضیع شود. || ج ِ رَضِع. (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رَضِع شود.
رضع. [ رُض ْ ض َ ] (ع ص ) ج ِ راضع. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به راضع شود.