گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رضا نویسه گردانی: RḌA رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا خوانساری . از گویندگان متأخر ایران بود. بیت زیر او راست :چون گلرخان به جانب عشاق رو کنندصد چاک دل به ناز نگاهی رفو کنند. (از قاموس الاعلام ترکی ).و رجوع به صبح گلشن ص 174 و 175 و تذکره ٔ نصرآبادی ص 381 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۹ ثانیه واژه معنی رضا قشلاقی رضا قشلاقی . [ رِ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه . سکنه 185 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و بادام و حب... قشلاق رضا قشلاق رضا. [ ق ِ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گل تپه ٔ فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 41 هزارگزی شمال خاوری سقزو 8 هزارگزی خاور قلعه... رضا قمشه ای رضا قمشه ای . [ رِ ق ُ ش َ ] (اِخ ) رجوع به رضا (محمدرضا...) شود. بر رضا رفتن بر رضا رفتن . [ ب َرْ، رِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رفتن برخشنودی و رضایت کسی . || موافق رضا کار کردن . (آنندراج ) : غمگین مباش زود نظیری فرا دهند... رضا لاهیجانی رضا لاهیجانی . [ رِ ] (اِخ ) رجوع به رضا (رضا شکر...) شود. رضا خوانساری رضا خوانساری . [ رِ خوا / خا ] (اِخ ) رجوع به رضا (از گویندگان متأخر...) شود. دشته شاه رضا دشته شاه رضا. [ دَ ت َ رِ ](اِخ ) دهی از دهستان فرمشکان بخش سروستان شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 346 تن . آب آن از چشمه و قنات . محصول آنجا غلا... رضا ارحام صدر رضا ارحام صدر (زاده ۱۲ اردیبهشت ۱۳۰۲ در محله پاقلعه اصفهان، مرگ در ۲۴ آذر ۱۳۸۷)، بنیانگذار مکتب کمدی انتقادی در تئاتر ایران بود که بعد ها به مکتب تئات... رضا شاه پهلوی به تازگی در کتاب رضاشاه از الشتر تا الشت درباره تبار رضاشاه مطلبی عنوان شده است که دو نکته از آن قابل تأمل است. یکی اینکه نیاکان رضاشاه از الوار لرستا... کلاته حسن رضا کلاته حسن رضا. [ ک َ ت ِ ح َ س َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند در دامنه و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۲ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود