رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای لاهیجانی ، رضا شکر. وطنش لاهیجان است . شکرشکن و شیرین بیان بود. او راست :
بیابان بلا خاری ندارد
که از دامان من تاری ندارد.
چو آیی در صف آلودگان پرهیز کمتر کن
که اینجا منزلت هر کس به مقدار گنه دارد.
(از صبح گلشن ص 175).
و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و فرهنگ سخنوران شود.