اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رضع

نویسه گردانی: RḌʽ
رضع. [ رَ ض َ ] (ع ص ، اِ) رَضْع. رَضِع. هر چیز مکیده شده . (ناظم الاطباء). || رَضِع. رِضَع. خرمابنان ریزه . (از منتهی الارب ). خرمابنان ریزه . رَضِع. (از اقرب الموارد). || (اِمص ) بخیلی و ناکسی . (از ناظم الاطباء). بخیلی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
رضا قشلاقی . [ رِ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه . سکنه 185 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و بادام و حب...
قشلاق رضا. [ ق ِ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گل تپه ٔ فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 41 هزارگزی شمال خاوری سقزو 8 هزارگزی خاور قلعه...
رضا قمشه ای . [ رِ ق ُ ش َ ] (اِخ ) رجوع به رضا (محمدرضا...) شود.
بر رضا رفتن . [ ب َرْ، رِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رفتن برخشنودی و رضایت کسی . || موافق رضا کار کردن . (آنندراج ) : غمگین مباش زود نظیری فرا دهند...
رضا خوانساری . [ رِ خوا / خا ] (اِخ ) رجوع به رضا (از گویندگان متأخر...) شود.
رضا لاهیجانی . [ رِ ] (اِخ ) رجوع به رضا (رضا شکر...) شود.
رضا ارحام صدر (زاده ۱۲ اردیبهشت ۱۳۰۲ در محله پاقلعه اصفهان، مرگ در ۲۴ آذر ۱۳۸۷)، بنیانگذار مکتب کمدی انتقادی در تئاتر ایران بود که بعد ها به مکتب تئات...
به تازگی در کتاب رضاشاه از الشتر تا الشت درباره تبار رضاشاه مطلبی عنوان شده است که دو نکته از آن قابل تأمل است. یکی اینکه نیاکان رضاشاه از الوار لرستا...
دشته شاه رضا. [ دَ ت َ رِ ](اِخ ) دهی از دهستان فرمشکان بخش سروستان شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 346 تن . آب آن از چشمه و قنات . محصول آنجا غلا...
کلاته حسن رضا. [ ک َ ت ِ ح َ س َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند در دامنه و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ا...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۲ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.