اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رعشه افکندن

نویسه گردانی: RʽŠH ʼFKNDN
رعشه افکندن . [ رَ ش َ / ش ِ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رعشه انداختن . لرزه انداختن . (یادداشت مؤلف ) :
سایه بر هر کس که آن سرو خرامان افکند
رعشه چون آب روانش در رگ جان افکند.

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.