رفاء
نویسه گردانی:
RFAʼ
رفاء. [ رِ ] (ع اِمص ) سازگاری . (دهار). اتفاق . حسن اجتماع . سکون . طمأنینه . سازواری . سازوار آمدن . سازگاری . پیوستگی . برچسبانی .
- بالرفاء والبنین ؛ دعایی است به تازه داماد یا تازه بیوک : خداوند شما را به یکدیگر مهربان کناد و پسران دهاد. (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
به معنای پایان پوشیدن یا در اوردن لباس
انجام دادن کاری بدون دقت کافی و تنها برای از سر خود باز کردن آن. (فرهنگ بزرگ سخن) همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: ابداز هرگ abdāze (مانوی) هر...
این دو واژه عربی است و پارسی آنها این است:
چیهان ویانج (چیهان= تنوین از سنسکریت چیهنا؛ ویانج= ضمه یا رفع از سنسکریت: ویانجَنَ)