رفاغة
نویسه گردانی:
RFAḠ
رفاغة. [ رَ غ َ ] (ع مص ) فراخ عیش شدن . (منتهی الارب ) (دهار) (آنندراج ). فراخ شدن عیش . (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). فراخ گردیدن عیش کسی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
رفاقة. [ رَ ق َ ] (ع مص ) همراهی کردن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). رفیق گشتن مرد. (از اقرب الموارد). رجوع به رِفاقَت شود.
رفاقة. [ رُ ق َ ] (ع اِ) گروه همسفر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به رِفقَة و رِفاق شود.