اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رفتار کردن

نویسه گردانی: RFTAR KRDN
رفتار کردن . [ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گذر کردن . (ناظم الاطباء). || سلوک کردن . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). عمل کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || پیش آمدن . (ناظم الاطباء). || حرکت کردن . راه رفتن . (فرهنگ فارسی معین ) :
خر که کمتر نهند بر وی بار
به ره آسوده تر کند رفتار.

سعدی .


سرو بلند بین که چه رفتار می کند
شوخ شکردهن که چه گفتار می کند.

سعدی .


سرو ایستاده به چو تو رفتار می کنی
طوطی خموش به چو تو گفتارمی کنی .

سعدی .


کجا همی رود آن شاهد شکرگفتار
چرا همی نکند بر دو چشم من رفتار.

سعدی .


رجوع به رفت آمد و رفت و آمد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.