اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رفت و روب

نویسه گردانی: RFT W RWB
رفت و روب . [ رُ ت ُ ] (مص مرخم ، اِ مرکب )روفتن . روبیدن . جاروب کردن . (فرهنگ فارسی معین ). رفت و رو. (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ) :
اهل بینش ز صفا ساختگی نشناسد
خانه ٔ چشم چه محتاج به رفت و روب است .

خان آرزو (از آنندراج ).


رجوع به رفت و رو و رفت و روی شود.
- دایره ٔ رفت و روب ؛ دایره ٔ تنظیف و تسطیح . (لغات فرهنگستان ). در سازمان شهرداری نام دایره ای که به کار روفتن و صاف کردن کوچه ها و خیابانها پردازد. دایره ٔ تنظیف . (یادداشت مؤلف ). شعبه ای ازشهرداری که به امر نظافت خیابانها رسیدگی کند. (فرهنگ فارسی معین ).
|| جاروب . (از شعوری ج 2 ورق 21). رجوع به رفت و روشود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.