اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رمه دار

نویسه گردانی: RMH DʼR
رمه دار. [ رَ م َ / م ِ ] (نف مرکب ) خداوند و مالک رمه . (ناظم الاطباء). چوپان . شبان . رمه یار. رمیار. رمه بان . گله بان . گله دار :
ما را رمه داری است نه زو در رمه آشوب
نه ایمن از او گرگ و نه سگ زو بفغان است .

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.