گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رنج آزموده نویسه گردانی: RNJ ʼAZMWDH رنج آزموده . [ رَ زْ / زِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) رنج دیده . مشقت و محنت کشیده . تعب و زحمت دیده . رجوع به رنج آزمای و رنج آزمودن شود : تو ای جفت رنج آزموده ز من فدا کرده جان و دل و چیز و تن .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود