گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رنج خوردن نویسه گردانی: RNJ ḴWRDN رنج خوردن . [ رَ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) اندوه خوردن . غم و غصه خوردن . دچار حزن شدن : چنان رفت پیمان که بشنید شاه ز بس رنج کو خورد بر بیگناه .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود