رنجش
نویسه گردانی:
RNJŠ
رنجش . [ رَ ج ِ ] (اِمص ) آزردگی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رنجیدگی . || اندوه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دلتنگی . ملالت . (ناظم الاطباء). ملال .
- رنجش آمیز ؛ آمیخته به ملالت و اندوه : رفیق این سخن بشنید و بهم برآمد و برگشت و سخنهای رنجش آمیز گفتن گرفت . (گلستان ).
|| خشم . قهر. غضب . || محنت . مشقت . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
رنجش . [ ر َ جِ ] (اِمص) از رنجیدن که کار سخت، رنج بردن/رنجبری و تقلای توأم با تعب باشد. -|| رنجیدن . [ رَ دَ ] (مص ) رنج بردن. تحمل تعب کردن. مشقت و ...
دندان رنجش . [ دَ رَ ج ِ ] (اِ مرکب ) ۞ آنچه وقت استماع سخن اول از عروس به عروس دهند چنانچه رونما وقت دیدن روی به او دهند، و این از اه...