گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رنگ نویسه گردانی: RNG رنگ . [ رِ ] (اِ) آهنگ مخصوص رقص . آهنگی که بتوان با آن رقصید ۞ .- یک رِنگی ؛ آوازی که تابع یک مقام باشد مثل شهرآشوب . (فرهنگ نظام ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی فیل رنگ فیل رنگ . [ رَ ] (ص مرکب ) پیل رنگ . (فرهنگ فارسی معین ). دارای رنگی مانند رنگ فیل . فیلی رنگ . رجوع به فیلی شود. لعل رنگ لعل رنگ . [ ل َ رَ ] (ص مرکب ) دارای رنگی چون لعل . سرخ : دو یاقوت دادش دگر لعل رنگ صدوبیست مثقال هر یک به سنگ . اسدی (گرشاسب نامه ).حریفا... مشک رنگ مشک رنگ . [ م ُ / م ِ رَ ] (ص مرکب ) سیاه و به رنگ مشک . (ناظم الاطباء) : بیامد شب و چادر مشک رنگ بپوشید تا کس نیاید به جنگ . فردوسی (شاهنامه... موم رنگ موم رنگ . [ رَ ] (ص مرکب ) به رنگ موم زرد. || موم گون . مانند موم نرم : نگه گرد جوشن گذاری خدنگ که آهن شدی پیش او موم رنگ .فردوسی . سیم رنگ سیم رنگ . [ رَ ] (ص مرکب ) سیم گونه . به رنگ سیم . سپیدرنگ : پدید آمد آن چشمه ٔ سیم رنگ چو سیمی که پالاید از ناف سنگ . نظامی .ستاره فروریخت ... شبه رنگ شبه رنگ . [ ش َ ب َ / ب ِ رَ ] (ص مرکب ) با رنگی چون شبه در سیاهی و تیرگی : روان کرد کلک شبه رنگ راببرد آب مانی و ارژنگ را. نظامی .ای من ... شوخ رنگ شوخ رنگ . [ رَ ] (ص مرکب ) هر چیز که رنگ آن روشن و تابدار باشد. (ناظم الاطباء). صدف رنگ صدف رنگ . [ ص َ دَ رَ ] (ص مرکب ) برنگ صدف . بمانند صدف .- دیده ٔ صدف رنگ ؛ چشم مانند صدف از جهت ریختن اشک مرواریدگون : مجنون ز دو دیده ٔصد... رنگ سرخ این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. رنگ ناب این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۲۱ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود