رنگ رو
نویسه گردانی:
RNG RW
رنگ رو. [ رَ رَ / رُو ] (نف مرکب ) آنچه رنگش برود. آنچه رنگش ثابت نیست . جامه یا پارچه ای که رنگ آن از آفتاب بشود. رنگ باز (در لهجه ٔ مردم خراسان ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
رنگ رو. [ رَ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) لون مخصوص چهره . رنگ بشره .- رنگ رورفته ؛ رنگ پریده . بیرنگ شده . رجوع به رنگ پریده و رنگ پرید...
رنگ و رو. [ رَ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) لون و ظاهر چیزی . لون و نمای چیزی .- رنگ ورورفته ؛ چیزی که لون و نما و ظاهر آن از حالت اصلی ...
رنگ بر رو شکستن . [ رَ ب َ ش ِ ک َت َ ] (مص مرکب ) زرد شدن رنگ چهره از کثرت غیرت و شرم یا از کثرت بیم و خوف . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).