گفتگو درباره واژه گزارش تخلف روا آمدن نویسه گردانی: RWʼ ʼAMDN روا آمدن . [ رَ م َ دَ ] (مص مرکب ) خوش آمدن . موافق میل بودن . مطبوع و مقبول آمدن . خوش آیند بودن . رجوع به روا شود : یکی آرزو کن که تا از هواکجا آید اکنون فکندن روا.فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود