اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روان ریگ

نویسه گردانی: RWʼN RYG
روان ریگ .[ رَ ] (اِ مرکب ) ریگ روان . ریگ رونده :
نه بر شخ و ریگش بروید گیا
زمینش روان ریگ چون توتیا.

فردوسی .


به رومی سپاهش نشاید شکست
نیابد روان ریگ بر کوه دست .

فردوسی .


و رجوع به ریگ روان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.