روایی داشتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رواج داشتن . گرمی و رونق داشتن . رایج بودن
: اکنون که ز هیچ سو ندارد
بازار هنروران روایی .
کمال الدین اسماعیل .
|| شایستگی و سزاواری داشتن . قرب ومنزلت داشتن . مورد ستایش و محبت بودن . مورد تعظیم وتکریم قرار گرفتن
: ستاره نزد تو دارد روایی
که با ماهت نبوده ست آشنایی .
(ویس و رامین چ مینوی ص 300).
|| حلال بودن . مباح بودن . رجوع به روایی شود. || نفوذ داشتن . نفاذ داشتن . رجوع به روایی شود.