روبرو کردن
نویسه گردانی:
RWBRW KRDN
روبرو کردن . [ ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مقابل هم قرار دادن . مقابل کردن . مواجه گردانیدن . || مدعی و منکری را در مجلس به مشافهه ٔ ادعا و انکار وادار کردن تا صحت و سقم گفته ٔ یکی از آنها ظاهر آید: آنانکه منکرند بگو روبرو کنند. (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.