اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رو بستن

نویسه گردانی: RW BSTN
رو بستن . [ ب َت َ ] (مص مرکب ) رو گرفتن . حجاب بر چهره گرفتن . رجوع به روبسته شود. || زفت شدن و غلظت پیدا کردن روی مایعی چون شیر و آش و ماست پس از سرد شدن و غیره . (یادداشت مؤلف ). || صاحب آنندراج ذیل رو بستن دماغ گوید: مرادف گرفتن است :
دماغم بسته رو بر نکهت گل
به عطر بیخودی بگشاد آغوش .

طالب آملی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.