اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رو تافتن

نویسه گردانی: RW TAFTN
رو تافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) پشت کردن . چهره رابسوی دیگر متوجه کردن . روی برگردانیدن :
آفتاب آمد دلیل آفتاب
گر دلیلت باید از وی رو متاب .

مولوی .


ره این است رو از حقیقت متاب .

سعدی (بوستان ).


|| گریختن . فرار کردن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.