اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روحاء

نویسه گردانی: RWḤAʼ
روحاء.[ رَ ] (اِخ ) موضعی است میان حرمین بر سی یا چهل میل از مدینه . (منتهی الارب ). جایی است از اعمال فُرْع در فاصله ٔ چهل روز، و بقولی در سی وشش و بقول دیگر درسی روز از مدینه . در این محل بود که «تبع» هنگام برگشتن از جنگ اهل مدینه بقصد رفتن به مکه ، فرودآمد و استراحت کرد و بهمین مناسبت «روحاء» نامیده شد، و منسوب به آن روحاوی است . زنی اعرابی گوید :
و ان حال عرض الرمل و البعد دونهم
فقد یطلب الانسان ما لیس رائیا
یری اﷲ أن القلب اضحی ضمیره
لما قابل الروحاء والعرج قالیا.

(از معجم البلدان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
روح ا. [ حُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عبداﷲ قزوینی (متوفی بسال 541 هَ. ق ) او راست : شمس المنیر الاعظم فی اسماء البدر المسیر المعظم . (کشف الظنون چ...
روح ا. [ حُل ْ لاه ] (اِخ ) خمینی . رجوع به خمینی شود.
روح ا. [ حُل ْ لاه ] (اِخ ) (قاضی ) قزوینی . عموی میرزا شرف جهان قاضی قزوین ۞ که این شخص شاید همان شرف قزوینی است . (الذریعه ذیل دیوان ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.