اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روح الامین

نویسه گردانی: RWḤ ʼLAMYN
روح الامین . [ حُل ْ اَ ] (اِخ ) جبرئیل علیه السلام . روح نام جبرئیل و امین صفت اوست ، و خطاب «امین » از آن یافت که آنچه از کلام خدا میشنید بعینه پیش پیغمبر ادا میکرد. (از غیاث ) (از آنندراج ). روح القدس . ناموس اکبر. رجوع به روح امین و روح القدس و روح قدسی و ناموس اکبر شود : نزل به الروح الامین . علی قلبک لتکون من المنذرین . (قرآن 193/26 و 194)؛ یعنی فرودآورد آن را (قرآن را) آن روح استوار، جبرئیل ، بر دل تو، آن را تا تو از آگاه کنندگان باشی و از ترسانندگان . (کشف الاسرار ج 7 ص 153).
گفتم که بر چه آمد روح الامین در او
گفتا برآن دلی که در او بود زیب و فر.

ناصرخسرو.


چو بر منبر جد خود خطبه خواند
نشیندش روح الامین پیش منبر.

ناصرخسرو.


صد چو مسیح زنده ز انفاسش
روح الامین تجلی پندارش .

ناصرخسرو.


شودهر دعایی که بر وی کنند
به آمین روح الامین مستجاب .

سوزنی .


سالکان خدمت تو زیر عرش
رهنمایانند بر روح الامین .

خاقانی .


ماتم سرای گشت سپهر چهارمین
روح الامین به تعزیت آفتاب شد.

خاقانی .


گوی گریبان تو، چون بنماید فروغ
زرین پروز شود دامن روح الامین .

خاقانی .


نام احمد چون حصاری شد حصین
تا چه باشد ذات آن روح الامین ۞ .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
روح الامین خان . [ حُل ْ اَ ] (اِخ ) رجوع به روح بلگرامی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.