روح قدسی . [ ح ِ ق ُ ](اِخ ) جبرئیل . (فرهنگ رشیدی ) (ناظم الاطباء). || روح فرشتگی در برابر روح حیوانی
: دردسر دادیم حضرت را و حضرت روح قدس
روح قدسی دردسرها برنتابد بیش از این .
خاقانی .
چون همه روحانیان روح قدسی عاجزند
چون بدانی تو بدین رای رزین تبریز را.
مولوی .
بشیراز آی و فیض روح قدسی
بجوی از مردم صاحب کمالش .
حافظ.
رجوع به روح قدس و روح القدس و «روح » و جبرئیل شود.