اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رود

نویسه گردانی: RWD
رود. [ رَ ] (ع مص ) جستن . (منتهی الارب ). طلب کردن . (از اقرب الموارد). ریاد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آب و علف جستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). راد اهله مرعی او منزلا؛برای اهل خود چراگاه و منزل جستجو کرد. (از اقرب الموارد). || شدآمد کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). صاحب معجم متن اللغة و اقرب الموارد این معنی را در ذیل رَوَدان آورده و چنین معنی کرده اند: آمدن ورفتن بدون اطمینان . رادت المراءة روداً؛ بسیار رفت وآمد کرد زن به خانه ٔ همسایگان . (از اقرب الموارد). در یک جای آرام نگرفتن زن و گشتن وی در خانه های همسایگان . (از معجم متن اللغة). رَوَدان . (از معجم متن اللغة) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || سبک وزیدن باد. (از اقرب الموارد). بجنبش آمدن و نسیم وار وزیدن باد. (از معجم متن اللغة). رَوَدان . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). رود. (معجم متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دجله رود. [ دَ ل َ ] (اِخ ) نام رودیست در خاک فیروزکوه بدین توضیح که سه رود کوچک که یکی از تنگه ٔ واشی خارج می شود و از چمن فیروزکوه می...
رود ایاک . [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهمئی سردسیر از بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 18هزارگزی شرق قلعه ٔ اعلا مرکز دهستان و 60ه...
رود عمار. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زهان بخش قاین از شهرستان بیرجند واقع در 97هزارگزی جنوب شرقی قاین و در سر راه اتومبیل رو قاین ب...
زرین رود. [ زَرْ ری ] (اِخ ) نام دیگر زاینده رود است .زرینه رود. رجوع به نزهة القلوب ج 3 ص 216، ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 10 و 12، زرینه رود و ...
زارم رود. [ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هزارجریب بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری . در 26گزی شمال خاوری کیاسه . منطقه آن کوهستانی و جنگلی ا...
زنده رود. [ زَ / زِ دَ / دِ ] (اِخ ) رود مشهور اصفهان است . (انجمن آرا) (آنندراج ). نام رود اصفهان . (غیاث ). زاینده رود : نیل کم از زنده رودو مصر...
غنده رود. [ غ ُ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) بمعنی غندرود. (از برهان قاطع). بمعنی نفیر که کوچکتر از کرنای است ، و در زمان قدیم هر وقت که آن را میزدن...
شصتن رود. [ ش َ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان املش بخش رودسر شهرستان لاهیجان . آب آن از چشمه های محلی است . سکنه ٔ آن 100 تن و محصول آنجا برنج...
سجاس رود. [ س َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ بخش قیدار شهرستان زنجان و همچنین نام رودخانه ای است که از این دهستان سرچشمه گرفت...
زنگی رود. [ زَ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است معروف که از پهلوی شهر ایروان می گذرد و منبع آن دریاچه ٔ کوکجه است که به رودخانه ٔ ارس متصل می...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۲۵ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.