رود
نویسه گردانی:
RWD
رود. [ رَ ] (ع مص ) جستن . (منتهی الارب ). طلب کردن . (از اقرب الموارد). ریاد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آب و علف جستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). راد اهله مرعی او منزلا؛برای اهل خود چراگاه و منزل جستجو کرد. (از اقرب الموارد). || شدآمد کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). صاحب معجم متن اللغة و اقرب الموارد این معنی را در ذیل رَوَدان آورده و چنین معنی کرده اند: آمدن ورفتن بدون اطمینان . رادت المراءة روداً؛ بسیار رفت وآمد کرد زن به خانه ٔ همسایگان . (از اقرب الموارد). در یک جای آرام نگرفتن زن و گشتن وی در خانه های همسایگان . (از معجم متن اللغة). رَوَدان . (از معجم متن اللغة) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || سبک وزیدن باد. (از اقرب الموارد). بجنبش آمدن و نسیم وار وزیدن باد. (از معجم متن اللغة). رَوَدان . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). رود. (معجم متن اللغة).
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
حسن رود. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشهد اردهال بخش قمصر شهرستان کاشان در 56هزارگزی شمال باختری قمصر و کنار راه فرعی کاشان به ...
حسن رود. [ ح َ س َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه رشت و پهلوی ۞ میان کورابجیر و طالب آباد در 366900 گزی تهران .
حسن رود. [ ح َ س َ ] (اِخ ) رودخانه ای است که به بحر خزر میریزد و محل صید ماهی میباشد.
خاش رود. (اِخ ) نام رودی بوده است در سیستان . صاحب تاریخ سیستان گوید:... و اکنون پیداست که رود هیرمند و رخدرود و خاش رود و فراخ رود و خشک ر...
خان رود. (اِخ ) دهی است از دهستان اردمه بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد. واقع در 22 هزارگزی جنوب خاوری طرقبه و 17 هزارگزی شمال شوسه ٔ عمومی مشهد...
خرم رود. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) یکی ازدهستانهای سه گانه ٔ شهرستان تویسرکان . این دهستان درشمال شهرستان واقع و محدود است از طرف شمال به بخش اس...
خرم رود. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) نام رودیست که از دهستان خرم رودفوق سرچشمه می گیرد و از حدود آبادی شهرستانه پس از مشروب نمودن قراء مجاور در حدو...
خرم رود. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان دیلمان بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان ، واقع در 8هزارگزی خاور دیلمان . این ناحیه کوهستانی...
خشک رود. [ خ ُ ] (اِ مرکب ) رودخانه ٔ خشک . رودخانه ای که آب آن بند آمده است : و ایشان را [ مردم سرخس را ] یکی خشک رود است که اندر میان ...
خرک رود. [ خ َ رَ رو ] (اِخ ) نام رودی است در مازندران : چون از خرم آباد مازندران به طرف کلارستاق بحرکت آییم جاده ای در حدود دو میل و نیم ...