گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رود نویسه گردانی: RWD رود. (اِخ ) ۞ فرانسوا.... (1855-1784م .) از مجسمه سازان معروف فرانسه بود. وی در دیژن ۞ متولد شد و در پاریس دیده از جهان فروبست . مجسمه های بسیاری از آثار او در موزه های جهان باقی است . رجوع به دائرةالمعارف بریتانیکا شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۶ ثانیه واژه معنی پای رود پای رود. (اِخ ) موضعی به مغرب کبراباد در مشرق قهستان . تلخ رود تلخ رود. [ ت َ ] (اِخ ) آجی چای . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به آجی چای شود. تنگ رود تنگ رود. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دیلمان است که در بخش سیاهکل شهرستان لاهیجان واقع است و 136 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران... آین رود آین رود. [ ی ِ ] (اِخ ) نام رودیست ، سرچشمه ٔ آن بمغرب گردنه ٔ کندوان و شعب آن به طالقان رود. ازن رود ازن رود. [ اَ زَ ] (اِخ ) موضعی در ((راست آب پی کوچک )) در سوادکوه مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 115 بخش انگلیسی ). الم رود الم رود. [ اَ ل َ ] (اِخ ) نام رودیست در بلوک نور (مازندران ). رجوع به مازندران و استراباد رابینو ص 31 و ترجمه ٔ همان کتاب ص 55 شود. برق رود برق رود. [ب َ ] (اِخ ) نام یکی از رساتیق قم است و آنرا برقه قم نیز گویند. گروهی از محدثان بدانجا منسوب و به برقی معروفند. رجوع به تاریخ قم... سبک رود سبک رود. [ س َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از توابع ولوپی از دهات سوادکوه مازندران . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو). سیه رود سیه رود. [ ی َه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیزمار باختری بخش ورزقان شهرستان اهر. دارای 719 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ امیری و ارس . مح... طاب رود طاب رود. (اِخ ) رودی است که از وسط شهر ارجان میگذرد: آبش [ یعنی ارجان ] از رود طاب که در میان آن ولایت میگذرد. و بر آن آب پولی ساخته ان... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۲۵ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود