گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رود نویسه گردانی: RWD رود. (اِخ ) ۞ فرانسوا.... (1855-1784م .) از مجسمه سازان معروف فرانسه بود. وی در دیژن ۞ متولد شد و در پاریس دیده از جهان فروبست . مجسمه های بسیاری از آثار او در موزه های جهان باقی است . رجوع به دائرةالمعارف بریتانیکا شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی طرق رود طرق رود. [ طَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش نطنز شهرستان کاشان است . این دهستان در جنوب نطنز در دامنه و دره های کوه کرکس در طول و طر... عجب رود عجب رود. [ ع َ ج َ ] (اِ مرکب ) نام سازی است که مینوازند و بعضی گویند از قسم مزامیر است که سازهای نی باشد و بعضی صدا وآواز ساز نی را عجب ر... رود فرب رود فرب . [ دِ ف َ رَ ] (اِخ ) رجوع به فرب شود. زاغ رود زاغ رود. (اِخ ) از شعب رودخانه ٔ لار است . رجوع به سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 67 بخش انگلیسی شود. زرن رود زرن رود. [ زَ رَ ] (اِخ ) زاینده رود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا): سپاهان ، شهری عظیم است ... و او را رودیست که آنرا زرن رود خوانند که اندر کشت ... رود شور رود شور. [ دِ ] (اِخ ) محلی است . در 59هزارگزی تهران میان شهر و پرندک و آنجا ایستگاه راه آهن است . رود شور رود شور. [ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حیات داود بخش گناوه از شهرستان بوشهر واقع در 36هزارگزی جنوب شرقی گناوه و در کنار رودخانه ٔ شور. منط... رود زیر رود زیر. (اِخ ) رجوع به قلعه محمود شود. رود آهو رود آهو. [ دِ ] (اِخ ) نام رودخانه ایست . (برهان قاطع) (آنندراج ). رود زدن رود زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) رود نواختن .رودزنی کردن : آن زن ایشان را می دادی و ساقیگری کردی و رود زدی و سرود گفتی . (تاریخ بلعمی ).گاه ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۲۵ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود