اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روزی خوردن

نویسه گردانی: RWZY ḴWRDN
روزی خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) خوردن خوراک هرروزه که باعث ادامه زندگی است :
نه شرطست وقتی که روزی خورند
که نام خداوند روزی برند.

سعدی (بوستان ).


چنان پهن خوان کرم گسترد
که سیمرغ در قاف روزی خورد.

سعدی (بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.