اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روزی دهنده

نویسه گردانی: RWZY DHNDH
روزی دهنده . [ دَ هََ دَ / دِ ] (نف مرکب ) رازق . خدا و روزی ده : وقتی زاهدی متوکل را دیدم پرسیدم که تو از کجا خوری گفت این علم بنزدیک من نیست از روزی دهنده پرس مرا با این چه کار. (تذکرة الاولیاء عطار). گفت روزی دهنده ٔ درویشان را فراموش کرده است . (تذکرة الاولیاء عطار). || کسی که قوت کس یا کسان دیگر تأمین میکند : از ایشان روزی نخواهم و روزی دهنده ٔ ایشان منم . (تاریخ بلعمی ). یکی روزی خواره بود و یکی روزه دهنده . (منتخب قاموس نامه ص 13).
- امثال :
روزی دهنده خداست . (از امثال و حکم دهخدا). و رجوع به روزی ده شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.