اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روزینه

نویسه گردانی: RWZYNH
روزینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) بهره و حصه ٔ هرروزه . (ناظم الاطباء). روزی . (فرهنگ فارسی معین ). || آنچه از نقد و جنس که هر روزه بشخص میرسد. || معاش یومیه . || جیره ای که هرروزه به مستحقین دهند. (ناظم الاطباء). || روزگار. زمان . دوران : آن روزینه شهر [ بخارا ] همانقدر بود که شهرستان است . (تاریخ بخارای نرشخی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
آن روزینه . [ زی ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) آن زمان : و آن روزینه شهر [ بخارا ] همانقدر بود که شهرستان است . (تاریخ بخارای نرشخی ).
روزینه دار. [ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) آنکه روزینه دریافت می نماید. (ناظم الاطباء). رجوع به روزینه شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.