اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روشنایی دادن

نویسه گردانی: RWŠNAYY DʼDN
روشنایی دادن . [ رَ / رُو ش َ دَ ] (مص مرکب ) نور بخشیدن . روشنی دادن . نور دادن :
چنانستم امید کز روزگار
به ما روشنایی دهد کردگار.

فردوسی .


خاکپایت دیده ها را روشنایی میدهد
هر سحر بوی تو با جان آشنایی میدهد.

خاقانی .


تیره شد کار من از غم هان و هان دریاب کار
تا چراغ عمر قدری روشنایی میدهد.

خاقانی .


وجودی دهد روشنایی به جمع
که سوزیش در سینه باشد چو شمع.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.