گفتگو درباره واژه گزارش تخلف روشن دیده نویسه گردانی: RWŠN DYDH روشن دیده . [ رَ / رُو ش َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) روشن بین . روشن نظر. که دیده ٔ بینا دارد. که دیده پاک و صافی دارد : باحیا گفت او مرا و چشم من روشن بدوهرکه روشن دیده تر شد بیشتر دارد حیا.سنایی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود