روشن سواد. [ رَ
/ رُو ش َ س َ ] (ص مرکب ) باوقوف و دانای در خواندن خط. (ناظم الاطباء). || صاحب آنندراج کلمه را بمعنی آنکه برخواندن و مطالعه نمودن خط و کتابت قدرت داشته باشد آورده و بیت ذیل را شاهد قرار داده است
: صبحها روشن سواد نسخه ٔ آرام نیست
سطرکردی در نظر از مشق رم آورده ایم .
بیدل (از آنندراج ).
اما در این بیت روشن سواد معنی سواد و پیش نویس و خط قابل خواندن و تمیز مثل پاکنویس و بیاض دارد.