گفتگو درباره واژه گزارش تخلف روغن زبانی نویسه گردانی: RWḠN ZBANY روغن زبانی . [ رَ / رُو غ َ زَ ] (حامص مرکب ) صفت و عمل روغن زبان . نرم گفتاری و چاپلوسی . (ناظم الاطباء). چرب زبانی : نیوشنده از گرمی شاه روم به روغن زبانی برافروخت موم . نظامی .و رجوع به چرب زبانی شود. || نوازش . (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود