رو ماندن
نویسه گردانی:
RW MANDN
رو ماندن . [ دَ ] (مص مرکب ) مأخوذ به حیا شدن . از روی حجب و حیا به کاری تن دردادن یا کاری را پذیرفتن . (یادداشت مؤلف ).
- تو رو درماندن ؛ ملاحظه کردن بسبب حیا و شرم .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.