اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رومی خوی

نویسه گردانی: RWMY ḴWY
رومی خوی . (ص مرکب ) رومی خو. آنکه به هر کس و هر جا رسد به رنگی و خویی جلوه گر شود. متلون المزاج . (فرهنگ فارسی معین ). کسی را گویند که دورنگ و متلون مزاج باشد و به هرکه رسد به رنگ و خوی او شود. (برهان ) (از آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (فرهنگ جهانگیری ) (شرفنامه ٔ منیری ) :
هوا چون خاک پای و آز خوک پایگاهت شد
خراج از دهر ذمی روی رومی خوی بستانی .

خاقانی (از جهانگیری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.