اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روی

نویسه گردانی: RWY
روی . (ن مف مرخم / نف مرخم ) مخفف روییده و روینده . (یادداشت مؤلف ).روییده . (از آنندراج ). و اغلب به صورت ترکیب آید.
- خودروی ؛ خودرو. که خودش روییده باشد. که کسی آن را نکارد :
خواب از خمار باده ٔ نوشین بامداد
بر بستر شقایق خودروی خوشتر است .

سعدی .


رجوع به همین مدخل در حرف «خ » شود. || (فعل امر) امر به روییدن . (آنندراج ). رجوع به روییدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
بطپانچه روی خود را سرخ داشتن . [ ب ِ طَ چ َ / چ ِ ی ِ خوَدْ / خُدْ س ُت َ ] (مص مرکب ) یعنی در عین حزن و اندوه مسرور و شادمان بودن تا موجب ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.